به گزارش مجله خبری نگار، «امروز رفتم مهد کودک بزرگترها جایی که هیچکس فکر نمیکند وجود داشته باشد، خانهای حیاط دار که آدم بزرگها میآیند تا برای چند ساعت به کودک درونشان توجه کنند و از سنگینی دنیای بزرگسالی جدا شوند. دور حوض نشستیم و برایمان داستان خواندند و از دغدغههایی نوشتیم که میخواستیم در آن چند ساعت پشت در بمانند. نقاشی کشیدیم، بازی کردیم و مثل قدیمها چای و لقمه نان و پنیر خوردیم. عروسک ساختیم و با چشمهایش به خودمان نگاه کردیم، به کسی که امروز هستیم. آن چند ساعت بدون قضاوت، کودکانه کنار هم بودیم و این تجربه برای من که مدتها بود بیدغدغه زندگی کردن را یادم رفته بود، یکی از قشنگترین تجربههای این سالهایم شد.» این صحبتهای روژان ۲۴ ساله است. او و افرادی که در این رویداد شرکت کردهاند با به اشتراک گذاشتن تجربه حضورشان در مهدکودک بزرگترها در صفحه شخصیشان در فضای مجازی خیلیها را به این فکر بردند؛ در دنیایی که فشارهای روزمره و مسئولیتهای بیپایان بزرگسالی گاهی مجال نفس کشیدن را از آدمها میگیرد، این کار چه تجربه خوبی است.
مهدکودک بزرگترها بهعنوان پناهگاهی نوظهور، فرصتی فراهم کرده تا افراد بالغ برای ساعاتی از نقشهای اجتماعی فاصله بگیرند و دوباره کودک درون خود را کشف و به آن توجه کنند. به اعتقاد ثمین دهقانی، مؤسس و برگزارکننده اولین مهد کودک بزرگترها که روان درمانگر و تسهیلگر رویدادهای تجربه محور است، این فضاهای خلاقانه با بازی، نقاشی، قصهگویی و تعاملات آزاد، فقط آرامش روانی را برای فرد به همراه ندارند، بلکه به بازسازی و ترمیم کودکی و افزایش خلاقیت در زندگی حرفهای افراد کمک میکنند.

در حال حاضر، دهقانی رویداد تجربه محور مهد کودک بزرگترها را به شکل ایونتهایی سه ساعته در شهرهای مختلف برگزار میکند. این رویداد در فضاهای مختلف و در تاریخهای متفاوت برگزار میشود. دهقانی، کارشناس ارشد روانشناسی بالینی و رواندرمانگر فردی با رویکرد هیجانمدار، فعالیت حرفهای خود را از سال ۱۳۹۸ آغاز کرده است. او تجربه فعالیتهایی در زمینه سایکودراما (شیوهای مؤثر و روشی جدید در توانبخشی و درمان افراد دچار عارضههای روحی و روانی)، تئاتر شورایی و تسهیلگر در باشگاههای کودک و نوجوان هم دارد. بهگفته دهقانی هدف این بود که بچهها در فضایی خلاقانه و آزاد، تجربههای تازه کسب کنند. اما جرقه راهاندازی «مهد کودک بزرگترها» زمانی به ذهنش زده شد که یکی از دوستانش با دیدن کلاسهای خلاقانه برای کودکان و نوجوانان به او گفت: «کاش برای بزرگترها هم چنین فضاهایی وجود داشت» دهقانی میگوید: «همین جمله باعث شد به این فکر بیفتم چرا که نه؟ چرا نباید بزرگترها هم فرصت تجربههای کودکانه داشته باشند؟ کمکم به این فکر افتادم که فضایی را فراهم کنم تا بزرگترها هم بتوانند بدون قضاوت، بدون فشار روانی، با بازی و تعامل این فضا را تجربه کنند. همین شد که در شهریور ۱۴۰۲، اولین رویداد مهد کودک بزرگترها را با عنوان «فضای ابری برای بزرگترها» راهاندازی کردم.» او درباره روند برگزاری این رویداد توضیح میدهد: «بیش از دو سال و ۲ ماه است که این رویداد را برگزار میکنم. در این مدت، ۱۵ رویداد برگزار کردهام که هربار بیشتر از رویداد قبل مورد استقبال قرار میگیرد.»
این روانشناس درباره رویکرد سایکودراما و اجرای آن در مهدکودک بزرگترها میگوید: «در ابتدا هیچ کلاس رسمی برای یادگیری سایکودراما وجود نداشت. من با مطالعه کتابها و منابع معتبر شروع کردم و بعد از مدتی با شرکت در دورههای آموزشی و همکاری با اساتید مختلف، مهارتهای لازم را به دست آوردم. «مورنو» بنیانگذار این رویکرد معتقد است که انسانها در گروه بیمار میشوند پس در گروه هم باید درمان شوند. سایکودراما بر خلاقیت تأکید دارد، چون خلاقیت به فرد امکان میدهد خودش را در قالب گروه بروز دهد و بتواند رویدادهای دردناک زندگیاش را بازآفرینی و ترمیم کند.»
او باور دارد که در وجود همه ما بخشی از کودکیمان باقی مانده که نیازمند ترمیم و بازسازی است و بهترین راه برای این کار، فضای گروهی است که با همراهی و همپایی دیگران، تجربهای تسکیندهنده و شفابخش را رقم میزند. دهقانی بر اهمیت بازی و فعالیت در این فرآیند تأکید میکند و میگوید: «فضای تجربهمحور و فعالیتهای عملی فرصت میدهد تا افراد تجربیاتی را که شاید هرگز در زندگی واقعی نداشتهاند، تجربه کنند. طراحی فعالیتهای مهد کودک بزرگترها هم براساس این رویکرد بنیانگذاری شده است که در آن بازی و فعالیتهای عملی نقش کلیدی در فهم و درک تأثیرات روانی دارند.»
دهقانی درباره نامگذاری این رویداد توضیح میدهد: «خیلیها میپرسند چرا عنوان «مهد کودک بزرگترها» را انتخاب کردم و اسم آن را «مهد بزرگترها» نگذاشتم. واقعیت این است که ما اینجا برای بزرگسالانی برنامهریزی میکنیم که در حال زندگی، کار و ارتباط هستند، اما در کنار همه اینها، یک کودک درون دارند که باید دیده و پذیرفته شود. برخلاف مهد کودکهای معمول، اینجا جای کودکان نیست. اینجا جایی است برای آدمهای بالغ که میخواهند کودک درون خودشان را بدون قید و شرط بپذیرند.»
این رواندرمانگر بر اهمیت پذیرش بیقید و شرط در رواندرمانی تأکید میکند و میگوید: «رواندرمانگر باید بتواند هر مراجعهکنندهای را با هر نوع هیجان، تجربه و پیشینه شخصی بپذیرد. چون هر فرد ارزش دیده شدن و پذیرفته شدن دارد. هدف اصلی من در مهد کودک بزرگترها این است که کودکی که درون هر فرد سالها نادیده گرفته شده یا دیده نشده، بدون قید و شرط دیده شود. حتی اگر کودک درون فردی، گوشهگیر، ناراحت یا شاکی باشد. ما در این فضا فقط او را میبینیم و با او همراه میشویم. ما میخواهیم در این فضا مرزهای رفتارهای بزرگسالانه و قالبهای خشک را بشکنیم و فضایی بسازیم که در آن، کودک درون هر فرد همانطور که هست، پذیرفته شود.»
دهقانی به اهمیت شناخت و برآورده کردن نیازهای اساسی هر فرد بزرگسال اشاره میکند و میگوید: «ما هیچ بزرگسال بینیاز و ایدهآلی نداریم. هیچکس نمیتواند بگوید که همه نیازهایش در طول زندگی برآورده شده است. نیازهایی ازجمله عشق، توجه، احترام، درک متقابل و همچنین نیازهای هیجانی مثل دیده شدن، ترس، خشم، غم و شرم.
همه ما در جایی از زندگیمان از این احساسات جا ماندهایم و هیچ فرد بالغی نمیتواند ادعا کند که والدین ایدهآلی داشته و همه نیازهایش بهطور کامل برآورده شده است. ما در مسیر زندگی با این نیازها مواجه میشویم و طبیعی است که بخواهیم دیده شویم و احساساتمان را بدون سانسور و ترس از قضاوت شدن ابراز کنیم.»
دهقانی میگوید: «ابراز احساسات، حتی اگر گاهی اغراقآمیز یا ناپسند به نظر برسد، باید پذیرفته شود. ما در مهدکودک بزرگترها فضایی ساختیم که آدمبزرگها بتوانند احساسات و نیازهای واقعیشان را بدون قضاوت بیان کنند و بتوانند آن چیزی را که دوست دارند، حتی برای چند ساعت زندگی کنند.»
او درباره رویکرد تیم برگزارکننده مهدکودک بزرگترها توضیح میدهد: «همه اعضای برگزارکننده مهد کودک بزرگترها رواندرمانگر هستیم، اما اینجا هیچ تفسیر روانشناسی، نقاشی یا رفتاری برای افراد شرکتکننده نداریم.
این فضا طوری طراحی شده که هیچکس قضاوت نشود و همه احساس پذیرش و درک عمیق نسبت به همدیگر داشته باشند. ما اینجا، همه را دعوت میکنیم که یکدیگر را همانطور که هستیم بپذیریم و یکدیگر را قضاوت نکنیم، با این کار فضا ناخودآگاه درست میشود؛ یعنی وقتی افراد میآیند و رفتارها را میبینند که کسی به آنها گیر نمیدهد، متوجه میشوند که اینجا قضاوت کردن جایی ندارد. مثل آموزشی که در مهد کودکها به کودکان داده میشود که رفتارهای دوستانشان را قضاوت نکنند. هدف از این کار این است که افراد خودشان را بپذیرند و احساس امنیت کنند. چون همین پذیرش و درک کمک میکند تا بهتر با هیجانات و نیازهای درونیشان روبهرو شوند و رشد کنند.»
دهقانی درباره فعالیتهایی که در مهد کودک بزرگترها انجام میشود، توضیح میدهد: «ابتدا افراد را با خواندن داستانهای کودکان از دنیای بزرگسالی جدا میکنیم. داستانهای کودکانه را میخوانیم، چون در خیلی از این کتابها برای بزرگسالان هم پیامی وجود دارد. من به آنها پیشنهاد میکنم اگر کتابهای مشابهی در کتابفروشیها دیدند، ترغیب شوند و آنها را مطالعه کنند، چون آنها صرفاً برای کودکان نوشته نشده است. در ادامه، فعالیتهایی حول محور نگرانیها، اضطرابها و وابستگیها انجام میدهیم، احساساتی که اغلب افراد در زندگی روزمره با آنها مواجه میشوند. از شرکتکنندهها میخواهیم نگرانیها و دغدغههایشان را روی کاغذ بنویسند و بعد آن را جایی در محیط فعالیت خود قرار دهند. هدف این است که بتوانند این احساسات و نگرانیها را بیرون بریزند و با آنها روبهرو شوند.»
او درباره مخاطبان مهد کودک بزرگترها میگوید: «تنها شرط اصلی حضور این است که افراد شرکتکننده بالای ۱۸ سال باشند، از این رو ما در مهد بزرگترها از افراد ۱۸ ساله که خود را کوچکترین اعضای جمع میدانند تا افراد بزرگتر ۷۰ تا ۸۰ ساله که بزرگترین اعضای گروه هستند، شرکتکننده داریم. حضور این افراد در کنار هم جذاب و دیدنی است. ابتدا با ورود افراد با سن بالاتر به جمع، جوانترها کمی معذب میشوند، اما با بازی و فعالیتهای گروهی که انجام میدهیم، کم کم همه با کودک درونشان کارها را انجام میدهند و تفاوت سنی بینشان ناپدید میشود و همه در یک سطح قرار میگیرند.»
این روانشناس درباره بازخوردهای شرکتکنندگان از تجربه سه ساعته شان در مهد کودک بزرگترها میگوید: «بیشترین و پرتکرارترین بازخوردی که دریافت کردیم این بود که افراد در طول این مدت هیچ چیزی جز انجام کارهایی که کودک درونشان دوست داشته انجام دهند به ذهنشان خطور نکرده و احساس کردند که از دنیای بیرون جدا شدهاند. این تجربه تأثیر عمیقی روی آنها گذاشته است. خیلیها گفتند که در این ساعات احساس آرامش داشتند و دغدغههای روزمرهشان برای مدتی از ذهنشان پاک شد. انگار توانستند برای چند ساعت از فشارهای زندگی فاصله بگیرند و در لحظه زندگی کنند.»
دهقانی این بازخوردها را نشانهای از موفقیت مسیری که رفته میداند و میگوید: «وقتی افراد میتوانند بدون فکر کردن به گذشته یا آینده، فقط در لحظه باشند، یعنی فضا توانسته امنیت و آرامش لازم را برایشان فراهم کند. خیلی از افراد چندین بار در این رویدادها شرکت کردند و این نشان میدهد که تجربهای که اینجا رقم میخورد، برای آدمها معنا و ارزش دارد.»
منبع: ایران-مرجان قندی